![Hastiye Oryan](/img/default-banner.jpg)
- 491
- 1 910 437
Hastiye Oryan
Canada
Приєднався 2 тра 2013
آشنایی و نگاهی کاملا نوین به عرفان در جهت شکوفایی فردیت و رسیدن به شادمانی جاودانه همراه با شناخت و روبرویی با ”هستی عریان“ خود
سخنان نوینی که هرگز گفته نشده و در تاریخ عرفان ما شنیده نشده است سخنانی که راه رهایی بشر را از هویت ها و مشکلات ناشی شده از آن را برای فرد باز میکند
طریقی که بشر همواره بدنبال آن بوده و در راه کشف آن گم گشته است صحبت ما دین نیست ،علم نیست، فلسفه نیست، استدلال نیست ما از
استعداد و توانائیهائی سخن میگوئیم که انسان از آنها غافل مانده و گم کرده است
هستی عریان فعالیت خود را از فوریه ۲۰۱۱ آغاز کرده و آگوست ۲۰۱۲ تمامی جلسات عمومی ضبط شده است
از تاریخ می ۲۰۱۳ سخنان پیرجان در یوتیوب آپلود شده است و در ادامه در وب سایت، ساند کلاد، اینستاگرام و تلگرام این مطالب در دسترس عموم قرار گرفته است
سخنان نوینی که هرگز گفته نشده و در تاریخ عرفان ما شنیده نشده است سخنانی که راه رهایی بشر را از هویت ها و مشکلات ناشی شده از آن را برای فرد باز میکند
طریقی که بشر همواره بدنبال آن بوده و در راه کشف آن گم گشته است صحبت ما دین نیست ،علم نیست، فلسفه نیست، استدلال نیست ما از
استعداد و توانائیهائی سخن میگوئیم که انسان از آنها غافل مانده و گم کرده است
هستی عریان فعالیت خود را از فوریه ۲۰۱۱ آغاز کرده و آگوست ۲۰۱۲ تمامی جلسات عمومی ضبط شده است
از تاریخ می ۲۰۱۳ سخنان پیرجان در یوتیوب آپلود شده است و در ادامه در وب سایت، ساند کلاد، اینستاگرام و تلگرام این مطالب در دسترس عموم قرار گرفته است
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۵۲ ، دفتراول مثنوی
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست
دفتر اول مثنوی قسمت ۵۲ (مبحث روح ، ذهن)
برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه
SHOW MORE کلیک کنید
شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان
#پیرجان
* مغرور شدن مریدان محتاج به مدعیان مزور و ایشان را شیخ و محتشم و *
* واصل پنداشتن و نقل را از نقد فرق نادانستن و بر بسته را از بر رسته *
زیر دیوار بدن گنجست یا خانهی مارست و مور و اژدها
* حضرت مولانا ، مثنوی معنوی ، دفتر اول ، قسمت ۱۱۲ *
* گفتن خویشاوندان مجنون را کی حسن لیلی باندازهایست *
* چندان نیست ازو نغزتر در شهر ما بسیارست یکی و دو و *
* ده بر تو عرضه کنیم اختیار کن ما را و خود را وا رهان و جواب گفتن مجنون ایشان را *
ای برون از وهم و قال و قیل من خاک برفرق من و مثال (تمثیل) من
* دفترپنجم ، مثنوی معنوی ، قسمت ۱۳۹ *
* صبر فرمودن اعرابی زن خود را و فضیلت صبر و فقر بیان کردن با زن *
شوی گفتش چند جویی دخل و کشت خود چه ماند از عمر افزونتر گذشت
عاقل اندر بیش و نقصان ننگرد زانک هر دو همچو سیلی بگذرد
خواه صاف و خواه سیل تیرهرو چون نمیپاید دمی از وی مگو
اندرین عالم هزاران جانور میزید خوشعیش بی زیر و زبر
شکر میگوید خدا را فاخته بر درخت و برگ شب نا ساخته
حمد میگوید خدا را عندلیب کاعتماد رزق بر تست ای مجیب
باز دست شاه را کرده نوید از همه مردار ببریده امید
همچنین از پشهگیری تا به پیل شد عیال الله و حق نعم المعیل
این همه غمها که اندر سینههاست از بخار و گرد باد و بود ماست
این غمان بیخکن چون داس ماست این چنین شد و آنچنان وسواس ماست
دان که هر رنجی ز مردن پارهایست جزو مرگ از خود بران گر چارهایست
چون ز جزو مرگ نتوانی گریخت دان که کلش بر سرت خواهند ریخت
جزو مرگ ار گشت شیرین مر ترا دان که شیرین میکند کل را خدا
دردها از مرگ میآید رسول از رسولش رو مگردان ای فضول
هر که شیرین میزید او تلخ مرد هر که او تن را پرستد جان نبرد
گوسفندان را ز صحرا میکشند آنک فربهتر مر آن را میکشند
شب گذشت و صبح آمد ای تمر چند گیری این فسانهی زر ز سر
تو جوان بودی و قانعتر بدی زر طلب گشتی خود اول زر بدی
رز بدی پر میوه چون کاسد شدی وقت میوه پختنت فاسد شدی
میوهات باید که شیرینتر شود چون رسن تابان نه واپستر رود
جفت مایی جفت باید همصفت تا برآید کارها با مصلحت
جفت باید بر مثال همدگر در دو جفت کفش و موزه در نگر
گر یکی کفش از دو تنگ آید به پا هر دو جفتش کار ناید مر ترا
جفت در یک خرد وان دیگر بزرگ جفت شیر بیشه دیدی هیچ گرگ
راست ناید بر شتر جفت جوال آن یکی خالی و این پر مال مال
من روم سوی قناعت دلقوی تو چرا سوی شناعت میروی
مرد قانع از سر اخلاص و سوز زین نسق میگفت با زن تا بروز
* حضرت مولانا ، مثنوی معنوی ، دفتر اول ، قسمت ۱۱۴ *
ua-cam.com/users/HastiyeOryan
*** برای دسترسی و دانلود فایلهای صوتی جلسات با حجم کم در اینترنت، لطفاً به سایت زیر رجوع کنید ***
mega.nz/folder/JA5jUAjY#z9kXQPWMPakXOd89FHEB9w
تماس با ما از طریق ایمیل / Contact us
PR@hastiyeoryan.com
وبسايت ما / Website
www.hastiyeoryan.com
فيسبوک / Facebook
Hastiye-Oryan-416941478440228/
فيسبوک / Facebook
hastiye.oryan
ساند کِلاد ، برای فایل های صوتی / Sound Cloud
soundcloud.com/hastiye-oryan
تلگرام / Telegram
t.me/hastiyeoryan
تلگرام فایل های صوتی / Telegram
t.me/hastiye_oryan
اینستاگرام / Instagram
hastiye_oryan
دفتر اول مثنوی قسمت ۵۲ (مبحث روح ، ذهن)
برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه
SHOW MORE کلیک کنید
شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان
#پیرجان
* مغرور شدن مریدان محتاج به مدعیان مزور و ایشان را شیخ و محتشم و *
* واصل پنداشتن و نقل را از نقد فرق نادانستن و بر بسته را از بر رسته *
زیر دیوار بدن گنجست یا خانهی مارست و مور و اژدها
* حضرت مولانا ، مثنوی معنوی ، دفتر اول ، قسمت ۱۱۲ *
* گفتن خویشاوندان مجنون را کی حسن لیلی باندازهایست *
* چندان نیست ازو نغزتر در شهر ما بسیارست یکی و دو و *
* ده بر تو عرضه کنیم اختیار کن ما را و خود را وا رهان و جواب گفتن مجنون ایشان را *
ای برون از وهم و قال و قیل من خاک برفرق من و مثال (تمثیل) من
* دفترپنجم ، مثنوی معنوی ، قسمت ۱۳۹ *
* صبر فرمودن اعرابی زن خود را و فضیلت صبر و فقر بیان کردن با زن *
شوی گفتش چند جویی دخل و کشت خود چه ماند از عمر افزونتر گذشت
عاقل اندر بیش و نقصان ننگرد زانک هر دو همچو سیلی بگذرد
خواه صاف و خواه سیل تیرهرو چون نمیپاید دمی از وی مگو
اندرین عالم هزاران جانور میزید خوشعیش بی زیر و زبر
شکر میگوید خدا را فاخته بر درخت و برگ شب نا ساخته
حمد میگوید خدا را عندلیب کاعتماد رزق بر تست ای مجیب
باز دست شاه را کرده نوید از همه مردار ببریده امید
همچنین از پشهگیری تا به پیل شد عیال الله و حق نعم المعیل
این همه غمها که اندر سینههاست از بخار و گرد باد و بود ماست
این غمان بیخکن چون داس ماست این چنین شد و آنچنان وسواس ماست
دان که هر رنجی ز مردن پارهایست جزو مرگ از خود بران گر چارهایست
چون ز جزو مرگ نتوانی گریخت دان که کلش بر سرت خواهند ریخت
جزو مرگ ار گشت شیرین مر ترا دان که شیرین میکند کل را خدا
دردها از مرگ میآید رسول از رسولش رو مگردان ای فضول
هر که شیرین میزید او تلخ مرد هر که او تن را پرستد جان نبرد
گوسفندان را ز صحرا میکشند آنک فربهتر مر آن را میکشند
شب گذشت و صبح آمد ای تمر چند گیری این فسانهی زر ز سر
تو جوان بودی و قانعتر بدی زر طلب گشتی خود اول زر بدی
رز بدی پر میوه چون کاسد شدی وقت میوه پختنت فاسد شدی
میوهات باید که شیرینتر شود چون رسن تابان نه واپستر رود
جفت مایی جفت باید همصفت تا برآید کارها با مصلحت
جفت باید بر مثال همدگر در دو جفت کفش و موزه در نگر
گر یکی کفش از دو تنگ آید به پا هر دو جفتش کار ناید مر ترا
جفت در یک خرد وان دیگر بزرگ جفت شیر بیشه دیدی هیچ گرگ
راست ناید بر شتر جفت جوال آن یکی خالی و این پر مال مال
من روم سوی قناعت دلقوی تو چرا سوی شناعت میروی
مرد قانع از سر اخلاص و سوز زین نسق میگفت با زن تا بروز
* حضرت مولانا ، مثنوی معنوی ، دفتر اول ، قسمت ۱۱۴ *
ua-cam.com/users/HastiyeOryan
*** برای دسترسی و دانلود فایلهای صوتی جلسات با حجم کم در اینترنت، لطفاً به سایت زیر رجوع کنید ***
mega.nz/folder/JA5jUAjY#z9kXQPWMPakXOd89FHEB9w
تماس با ما از طریق ایمیل / Contact us
PR@hastiyeoryan.com
وبسايت ما / Website
www.hastiyeoryan.com
فيسبوک / Facebook
Hastiye-Oryan-416941478440228/
فيسبوک / Facebook
hastiye.oryan
ساند کِلاد ، برای فایل های صوتی / Sound Cloud
soundcloud.com/hastiye-oryan
تلگرام / Telegram
t.me/hastiyeoryan
تلگرام فایل های صوتی / Telegram
t.me/hastiye_oryan
اینستاگرام / Instagram
hastiye_oryan
Переглядів: 5 872
Відео
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۵۱ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,5 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۵۱ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * در بیان آنک تن روح را چون لباسی است و این دست آستین دست روحست واین پای موزهی پای روحست * تا بدانی که تن آمد چون لباس رو بجو لابس لبا...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۵۰ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,3 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۵۰ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * قصهی خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طائی گذشته بود و نظیر خود نداشت * یک خلیفه بود در ایام پیش کرده حاتم را غلام جود خویش رایت ...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۹ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,7 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۹ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد * در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت عین ...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۸ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,5 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۸ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * بررسی اندیشه های شهاب الدین سهروردی (مونس العشاق) * * مبحث زیبایی شناسی * * دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلوم تر ...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۷ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۷ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * بررسی اندیشه های شهاب الدین سهروردی (مونس العشاق) * * مبحث زیبایی شناسی * * حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان * کار پاکان ر...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۶ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,8 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۶ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * بررسی اندیشه های شهاب الدین سهروردی (مونس العشاق) * * مبحث زیبایی شناسی * * بیان آنک آنچ بیان کرده میشود صورت قصه است وانگه آن صورتی...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۵ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,6 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۵ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * بررسی اندیشه های شهاب الدین سهروردی (مونس العشاق) * * مبحث زیبایی شناسی * * بیان آنک آنچ بیان کرده میشود صورت قصه است وانگه آن صورتی...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۴ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,9 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۴ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * بررسی اندیشه های شهاب الدین سهروردی (مونس العشاق) * * رباعیات * من درد ترا ز دست آسان ندهم دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم * حضرت مولان...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۳ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,9 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۳ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * بررسی اندیشه های شهاب الدین سهروردی (مونس العشاق) * * گفتن روح القدس مریم راکی من رسول حقم به تو آشفته مشو و پنهان مشو از من کی فرمان...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۲ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,9 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۲ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * بررسی اندیشه های شهاب الدین سهروردی (مونس العشاق) * * قصه آنکس کی در یاری بکوفت از درون گفت کیست آن گفت منم گفت چون تو توی * * در نمی...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۱ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,2 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۱ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * بررسی اندیشه های شهاب الدین سهروردی (مونس العشاق) * * قصه آن شخص که اشتر ضاله خود می جست و می پرسید ، دفتر دوم مثنوی ، قسمت ۱ (مبحث د...
گردهمائی هستی عریان به مناسبت درگذشت حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی" شب عُرس " جمعه ۱۶ دسامبر ۲۰۲۲
Переглядів 1 тис.Рік тому
گردهمائی هستی عریان به مناسبت درگذشت حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی" شب عُرس " جمعه ۱۶ دسامبر ۲۰۲۲ بدلیل خصوصی بودن این مراسم قطعات محدودی انتخاب شده و تمامی مراسم ارائه نمیشود #پیرجان Hastiye Oryan, does not claim ownership of any of the material used in this video. All credit goes to the respective owner(s) of the Copyright. * FAIR-USE COPYRIGHT DISCLAIMER * Copyright Disclaimer Under Secti...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۴۰ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,3 тис.Рік тому
هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد به امیرالممنین بر پنداشت آنک آنجا هم قحط آبست دفتر اول مثنوی قسمت ۴۰ (مبحث روح ، ذهن) برای مراجعه به اشعار در این جلسه و نحوه تماس با ما ، لطفاً روی کلمه SHOW MORE کلیک کنید شرح مثنوی مولوی توسط پیرجان #پیرجان * بررسی اندیشه های شهاب الدین سهروردی(مونس العشاق) * *آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت * آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت وان نفسی که...
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۹ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,1 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۹ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۸ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,2 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۸ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۷ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,2 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۷ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۶ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,1 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۶ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۵ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,9 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۵ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۴ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,3 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۴ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۳ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,3 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۳ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۲ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,4 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۲ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۱ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,4 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۱ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۰ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,4 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۳۰ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۹ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,6 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۹ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۸ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,6 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۸ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۷ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 2,6 тис.Рік тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۷ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۶ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 4,6 тис.2 роки тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۶ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۵ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,7 тис.2 роки тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۵ ، دفتراول مثنوی
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۴ ، دفتراول مثنوی
Переглядів 3,5 тис.2 роки тому
هستی عریان : هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد ... قسمت ۲۴ ، دفتراول مثنوی
درود برشما استادخردوآگاهی
خدارو شکر گذارم که همچون مولوی را به ما داده بود ، بخاطر مولوی حتی بلخ را دوست دارم چون زاده بلخ سمت شمال ما هستن❤
شکر وجودت پیر عزیز ❤❤❤
33:00
مولوی جلاالدین محمد بلخی ❤چه گنجی خدا به ما داده بوده.
سپاس فراوان ای روشنی بخش قلب ها
عقل بلقّوه ، عقل بلفعل ، عقل بلملكه (مهارت ها)، عقل مفيد يا مستفاد ، = مراحل قدم گذاشتن ما به عالم بيرون
خود انضمامى = نفس امّاره
بله هشت سال بعد از سيروسلوك اين كلاف سردرگم و سرگشتگى را عميقاًاحساس ميكنم ، باميد رهايى از اين سرگشتگى .
اين برنامه خيلى آرامم كرد سپاس بيكران🙏
بميريد بميريد از اين نفس بميريد از اين نفس چو مُرديد همه روح پذيريد
عالم خيال ، اقليم هشتم ، جابلسا ، جابلقا ، ناكجا آباد، اقليم پاكان و در اكنكار ميگه سرزمينهاى دور
پذيرش حزن و اندوه را اُشو عارف بزرگ عصر حاضر نيز تأكيد ميكند ❤
رهايى در فراسوى هشياري است . اين هشيارى بايد دور ريخته شود و از خاكسترش ققنوس برخيزد.👏👏
حسن و عشق و اندوه
قواعد و قوانينى در اين دنيا هست كه ما وقتى بدنيا مياييم و مشمول سه بًًًُعد ميشويم يك جدايى بين ما و اصل ما ميفته ، اين فاصله براى ما غمها و مسايلى بوجود مياره كه مشيت نام داره.
تنها كسانى كه آرزو ميكنند كه خدا وجود نداشته باشه شريران هستند : اگزيستانسياليزم
من در گذشته ام من در آينده ام من در حالم . چون من هستم پس تو هم حتماً هستى : اگزيستانسياليزم
اگر خواهان جاودانگى هستى خودت را بشناس: سقراط
حزن =احساس غربت و دورى كه در دل انسان جارى است . وقتى با خودمون روبرو ميشويم بحث ابديت مطرح است . خودشناسى همان جاودانگى است . در خودشناسى معنى خدا برامون تغيير ميكنه . ايمان نوعى اعتماد به كل پيكره وجود است و اينكه صداى ما شنيده ميشه . واين مساوى با ابديت من است .اينكه من با كل يكى هستم. ايمان يعنى اينكه بدانى و مطمئن باشى كه شنيده ميشوى و ديده ميشوى.
درود بر استاد حق و اين مسير سبز نور❤❤❤
عميقاً اين اضطراب را تجربه ميكنم ( مشيت الهى ) وقتى روح جسمانى ميشود اضطراب لاجرم پيش مياد.
آخ چه خوب گفتى استاد جان: پيدا كردن كليد پنهان براي رهايى از تنگناى اين زندان👌
چنبره ديد جهان ادراك توست پرده پاكان حس ناپاك توست
از حس ما تا روح ما واسطه هايي هست كه حاصل تربيت خانواده و جامعه و تربيت معلم است 👌👌👏👏👏
حسّ هايى هست جز اين پنج حسّ كان زر سرخ است و اين حس ها چو مس مولانا
استاد راجع به اندوه و حزنى كه در آغاز اشاره كرديد چرا چيزى نفرموديد من منتظر ماندم . چرا كه گاهى اندوهى عميق وجودم را فرا ميگيرد.
آگاپه = عشق مطلق، عشق الهى ، رسيدن به نفس مطمئنه
البته عشق پدر مادر بخاطر خصلت اون فرزند نيست بلكه يك عشق فطرى و از قبل نهاده شده در جان والدين است .
با ديدن زيبايي غروب و طلوع خورشيد گريه اى بسراغم ميايد كه نميتوانم مانع آن شوم ، گريه اى متفاوت با همه گريه ها❤
داستان پرومته و زئوس در دقيقه سى و نه به بعد بسيار جالب بود❤
زيبايي شناسى وقتى حاصل ميشه كه تحول روحانى اتفاق ميفته چونكه در جان رفت جان ديگر شود جان كه ديگر شد جهان ديگر شود
روغن اندر دوغ باشد در عدم 👌👌
من فكر ميكردم در همه ما استعداد تولد دوباره و به اشراق رسيدن وجود داره .
غير ظاهر دست و پاى ديگر است👌
تا بدانى كه تن آمد مر لباس👌
جنگ اضداد است عمر اين جهان صلح اضداد است عمر جاودان
زنده و پايدار باشيد استاد جان كه جلا ميدهى روح ما را ❤❤❤❤
آب پيچيده ترين و اسرارآميز ترين عنصر أست و هرجا باشد حيات را جارى ميسازد👏👏👏هرگز از بين نميرود ووووووو
حرفهايت طلاست زنده باشى ❤
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹🌹
❤❤❤❤❤❤
🌹پیر جان گرامی، لطفا در انتطار اموزه های روحپرورتان هستیم.🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
❤❤
❤❤
با عرض ادب وسلام خدمت پیر جان عزیزم در آرزوی شنیدن صحبتهای شما روزها را میشمارم امیدوارم هر چه زودتر این انتظار به سر آید برایتان آرزوی سلامتی و عمر طولانی را از خداوند متعال خواستارم
درود بر شما استاد🌹
عالی بود وبیدار کننده طلب خیر برایتان آرزو میکنم
د ود عالی هست قسمت بعدی روی،آنتن میگذارید